گردشگری،ابعاد و آثار آن در فرهنگ اسلامی
چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۶
گردشگری امروزه صنعتی تاثیرگذار در مدیریت سیاسی و اقتصادی دولت ها و ملل محسوب می گردد. علاوه بر آثار ظاهری و مادی گردشگری مانند کسب علم و نشاط و....، درسایه سیرو سفر، حقیقت برای انسان آشکار شده و به کمال می رسد . پژوهش کتابخانه ای حاضر از نوع تحقیقات توصیفی است وبا هدف شناخت ابعاد و آثارگردشگری و تبیین حوزه مفهومی و مبانی نظری سیر و سفر از منظر اسلام،تلاش کرده تا سوالاتی از این قبیل را پاسخگو باشد: چه عواملی بر رشد گردشگری موثر ند؟ سفر در حیات انبیا چه جایگاهی داشته است؟ آیا قرآن الگویی برای گردشگری معرفی کرده است؟ و...
گردشگری در قرآن را می توان با واژه هایی همچون سیر، سیح، هجر و... هم معنا شمرد. این پدیده در قرآن و سیره عملی انبیا ومعصومین از جایگاهی رفیع برخوردار است به گونه ای که لقب حضرت عیسی، مسیح به معنای گردشگر است. همه انبیا به ویژه انبیا اولوالعزم سفرهای ویژه ای داشته اند. و برای نبی مکرم اسلام سفرو هجرت هم زمینه صدور اسلام به حبشه و نجات مومنین و هم عامل تشکیل جامعه نبوی و مبدا تاریخ اسلام و ... بوده است. قرآن با فراخوان انسان ها به سیر و سفر به منظور نگاه عمیق و محققانه در تاریخ پیشینیان ؛ آنان را به عبرت گیری دعوت کرده تا سبب عبور فرد و جامعه از جهل علمی به علم و از جهالت عملی به عقل و از الحاد به الهی شدن است . به علاوه وسعت روزی و تبلیغ معارف اسلامی نیز از اهداف گردشگری اسلام شمرده می شود. تفکر جهان وطنی، تکریم مسافر ،مهمان و ابن سبیل، ارائه الگوهای قرآنی گردشگری مانند ذوالقرنین و خضر احکام عبادی سفر و... از جمله زیرساخت های فرهنگی گردشگری مکتب ماست.
در بررسی سیر اجمالی گردشگری از صدر اسلام تاکنون در می یابیم که در سده های نخست تا پایان قرون وسطی گردشگری و سفرنامه نویسی رونق داشته اما به تدریج رکود یافته تا در دوره قاجار و پهلوی دوم که افزایش ورود و اعزام گردشگران آسیب های جدی فرهنگی به همراه داشته است. در حال حاضر وضعیت آمار گردشگری مطلوب نیست و لازم است محققان و اندیشمندان و سیاستگذاران با تحقیق و تدبیر زمینه اعزام و پذیرش مفید و موثر گردشگران مسلمان و مهمان را فراهم کنند.