کد مطلب: 3084
بزرگداشت شیخ کلینی
شيخ كليني(ره):
ابوجعفر محمد بن يعقوب بن اسحاق كليني رازي مؤلف نخستين كتاب از كتب اربعه شيعه است كه در مورد سال تولد او ، اطلاعي در دست نيست، اما وفات او در سال 329 (ه .ق) در بغداد بوده است .
زادگاه كليني روستاي كلين ازتوابع شهر ري بوده است.[1]امادقيقاً مشخص نيست كه كليني كودكي و نوجواني خود را در كجا سپري كرده است! به نظر ميرسد كه ابو جعفر، سالهاي ابتداي زندگي خود را در همان زادگاه خويش سپري كرده و سپس جهت كسب معلومات ديني به قم روي آورده است. او پس از استفاده از محضر مشايخ آن حوزه ، جهت تكميل اطلاعات خويش به سفرهاي متعددي دست زد ، كه در راس آن مي توان به ديدار او از حوزه هاي كوفه ، نيشابور و بغداد اشاره كرد . كليني پس از ديدار با بزرگان مجدداً به ري عزيمت نمود و اين در شرايطي بود كه حوزه ري در آن زمان از حوزه هاي جوان به شمار ميرفت. چرا كه شهر ري تا اواخر قرن سوم (ه.ق)تحت نفوذ و سيطره اهل سنت قرار داشت و آنان با اعمال تعصب ازسكونت ورشدشيعيان درآنجاجلوگيري مي كردند تا آنكه احمدبن حسن ماداني ( يا مادارايي)برآن جا مسلط شد و اظهار تشيع نمود و اهل آن سامان را مورد تكريم قرار داد .
با توجه به اين تاريخچه، نتيجه گيري مي شود كه چنين ظهور و رشدي در ري ،مقارن با ايام كودكي و نوجواني كليني بوده است و از اين رو تعجبي ندارد كه وي براي اخذ حديث و ديدار با مشايخ، ناگزير به اقامت در قم و سپس سفر به ديگر حوزه ها گردد. دقيقاً مشخص نيست كه كليني در چه تاريخي به ري بازگشته است، اما به احتمال قوي، اقامت او در اين شهر به دهه هاي چهارم و پنجم عمر وي و پس از سال 300 (ه.ق) باز مي گردد. زيرا كليني كتاب "كافي"را در دهه هاي آخر خويش تأليف نمود و اين در زماني بود كه او مرجع شيعيان ري و محل رجوع مشتاقان علوم ديني بود، چنانكه نجاشي در شرح حال او مينويسد :« كليني در عصر خود بزرگ و پيشواي اصحاب ما در شهر ري بود و در حديث موثق ترين و ضابط ترين آن ها به شمار مي آمد، او كتاب خود يعني كافي را در ظرف بيست سال تاليف نمود.[2]»
و به تبع نجاشي علامه حلي متذكر مي شود :« كليني در ري عالي ترين مرجع فتوي بود و چهره درخشان حديث در آن سامان به شمار ميرفت .[3]»
كليني(ره) با استفاده از دست آوردهاي حديثي خود و منابع موجود در كتابخانه هاي شهر ري، به نگارش كتاب خود روي آورد. او احتمالاًدر طول نوشتن اين كتاب ، مجدداً به قم مسافرت نمود تا از منابع حوزه قم به ويژه كتابخانه استاد خود (علي بن ابراهيم قمي) استفاده نمايد و اين مطلب از صدر روايات كتاب كه دو سوم آن با نام علي بن ابراهيم قمي پيوند خورده است،[4] قابل استنباط است.
كليني(ره)پس از تأليف جامع حديثي خود در سال 327 ه.ق عازم بغداد گرديد ودر دو سال آخر حيات خود،كتاب كافي رادر جمع محدودي از ياران و شاگردان خود به معرض روايت گذاشت.[5]او در سال 328ه .ق (ومطابق برخي آراء درسال329ه .ق) در گذشت و در باب الكوفه بغداد به خاك سپرده شد.[6] او علاوه بركتاب كافي، كتابهاي ديگري نيز به رشته تأليف درآوردكه متاسفانه اثري از آنها برجاي نمانده است.[7]
كلية علماي رجال وي را توثيق نموده اند . نجاشي درباره اش مي نويسد : «اوثق الناس في الحديث واثبتهم0» ( اين جمله را علامه حلي و ابن داوودنيز تكرار كرده اند) از اين رو وي به« ثقه الاسلام »معروف شد و به نقل از تاج العروس، رياست فقهاي اماميه در زمان مقتدر عباسي ( 259-320ه .ق) به او محول گرديد.[8]
تأليف كتاب« اصول كافي» كه اولين منبع روايي كتب اربعه بحساب مي آيد، مصادف با حيات نواب اربعه امام عصر (كه از 260 تا 329 به طول انجاميد) بوده است. شيخ كليني(ره) در تأليف اين كتاب، بيست سال رنج را به خود هموار ساخت و آن را از اصول معتمده و ثقات مشايخ گردآوري نمود. شيخ مفيد در مورد كافيمي فرمايد :«هواحل كتب الشيعه واكثرها فائده» يعنيكافي بزرگترين كتاب حديث شيعه وپر فايدهترين آنهاست .علامه بحر الاعلوم در رجال خود پس از ذكر اين روايت نبوي"خداوند در رأس هر صد سال كسي را كه رسوم دين را تجديدكند بر مي انگيزد"مي نويسد : ابن اثير [9] كليني را مجدّد مذهب اماميه در رأس قرن سوم دانسته است و اضافه ميكندكه سخن اين دانشمند كلام حقي است كه خداوند بر زبانش جاري ساخته وكسي كه در كافي بدقت نظر و تأمل كند، برايش روشني اين سخن آشكار مي گردد و مي داند كه وي مصداق اين حديث است. زيرا كافي كتاب مفيدي است كه در ميان كتب حديث نظير ندارد؛ هم از لحاظ كثرت احاديث و حسن ترتيب و هم به واسطه ضبط و دقت در نقل و در عين حال جامعيت در اصول و فروع و حاوي بودن بيشتر اخبار وارده از معصومين.بعلاوه اين كتاب طبق استظهار سيد بن طاووس دركشف المحجه، در زمان غيبت صغراي امام عصر (عج)با حضور سفراي آن حضرت در بيست سال بطول انجاميده است .[10]
كليني(ره) نيز خود درضمن بازگو كردن سخن يكي از شيعيانكه از اختلاف احاديث شكايت كرده و تقاضاي تأليف كتابي نمود كه جامع فنون دين و احاديث صحيحه باشد، مي نويسد : "وقدسرالله وله الحمد تاليف ماسئلت وارجو ان يكون بحيث توحنت"خداي را شكر كه تأليف چنين كتابي را ميسر ساخت. اميد دارم اين كتاب چنان باشد كه تو خواستي.[11]
روش شيخ كليني(ره) در كافي :
نام كتاب «كافي»هم گويا از عبارت مؤلف در ديباچه اين كتاب مأخوذ شده است ، آنجا كه ميگويد : " وقلت انك تحب ان يكون عندك كتاب كاف يجمع فيه من جميع فنون علم الدين. "
كليني(ره) در آغاز هر باب اين كتاب، نخست روايات صحيحتر را آورده و به ترتيب،رواياتي را كه در مرتبة پايين تري قرار گرفته اند ذكر فرموده است . كافي شامل سه بخش اصول ، فروع و روضه است :بخش اول(اصول)مشتمل بر8كتاب به ترتيب ذيل است: العقل والجهل،فضل العلم التوحيد،الحج( كه اخبار خمس را نيز شامل است )،الايمان والكفر(والطاعات والمعاصر)،الدعاء،فضل القرآن ، العيشره.مجموع احاديث اصول كافي 3785 حديث است كه حدود 4/1 مجموع احاديث كافي است . بخش دوم يعني فروع كافي شامل 26 كتاب و تعداد 10794 حديث به ترتيب ذيل است : الطهاره، الحيض، الجنائز، الصلاه، الزكاه[12]الصيام،الحج والزيارات، الجهاد،المعيشه وانواع التجارات،النكاح، العقيقه، الطلاق، العتق والتدبير و الكتابه ، صيدالكلب و الفهد، الذبايح، الاطعمهوالاشربه(اخبارنردوشطرنج وقمار رادر آخرين باب آورده است)، الزي والتجملالمروه، الدواجن،[13]الوصايا (كه وقوف و صدقات را نيز شامل مي شود)المواريث، الحدود، الديات، الشهادات،القضاو الاحكام،الايمان و النذور والكفارات.
بخش سوم يعني روضة كافي فقط مشتمل بر يك كتاب و شامل خطب و رسايل ائمه و مواعظ و ظريف حكم است كه مجموع احاديث آن بالغ بر 597 حديث است .[14]بنابراين كتابهاي كافي حدود35 كتاب است . در روضه كافي احكام فقهي كمتر ذكر شده است ، لذا اسناد آن فاقد دقتي است كه در ساير كتابهاي كافي به عمل آمده است . بعلاوه قسمتي از مطالب آن مانند احاديث احكام استوار نيست و اين به دليل تسامحي است كه فقها در ادله سنن ( كه اعم از مستحبات،مكروهات، فضائل و مواعظ و تواريخ است ) روا ميداشتهاند و همين ضعف اسناد و مضامين روايات موجب شده است كه در انتساب روضه به كليني تشكيك شود .
لازم بذكر است كه ترجمةكافي از زمان صفويه كه شيعه در ايران رسميت و استقلال يافت،صورتگرفت . زيرا احساس شد كه ترجمه و شرح كتب حديث به فارسي كه زبان اكثر شيعيان است، كاري ضروري و مورد نياز مي باشد،لذا ملاخليل قزويني كافي را به فارسي شرح و ترجمه كرد.
آخرين مطلب در برسي سيرةكليني(ره) سخن از مأخذ اين دانشمند در تاليف كتاب "كافي" مي باشد. در اين مورد، چنانكه گذشت ،مرحوم كليني(ره) با اقامت در قم موفق شدكه اكثر روايات خود را از مشايخ و منابع موجود در اين شهر به دست آورد و در تأليف كتاب خود از آنها بهره برداري نمايد . اين ميان ،دو نفر بيش از ديگران در تربيت كليني و تأمين منابع وي سهيم بوده اند كهعبارتند از: «علي بن ابراهيم قمي» و «محمد بن يحيي اشعري». كليني در مواضع متعددي از كتاب خود با استفاده از تعبير "حدثني" به سماع و استفاده حضوري خوداز محضر اين دو دانشمند اعتراف كرده است.[15]اوعلاوه بر نقل روايت از ايندو ،بعضاًبه ذكر فتاواي فقهي آنان نيز مبادرت كرده است.[16] اما در عين حال بايد توجه داشت كه بسياري از روايات كليني از اين دو نفر خاصه علي بن ابراهيم قمي ، با استفاده از آثار و احاديثي است كه علي بن ابراهيم توسط پدرش ابراهيم بن هاشم در كتابخانه خود فراهم كرده بود . زيرا به گفته نجاشي ، علي بن ابراهيم باپشت سرگذاردن جواني، بينايي خود را از دست داد[17]و طبعاًبه شكل فعال از مصدر افتا و تحديث كناره گيري نمود .[18]
كليني در مواضعي از كتاب خود نيز از اين بزرگان با تعبير " قال " به نقل مي پردازد.[19]كه خود معرف تحصيل حديث به طريق اجازه يا مناوله است. به اين ترتيب مي توان نتيجه گيري كرد كه مرحوم كليني(ره) درتأليف جامع روايي خويش،از بسياري از اصول ومصنفات حديثي به طور مستقيم استفاده كرده است،گرچه صدر سند معمولاً با نام مشايخ او پيوند خورده است . منتهي بايد توجه داشت كه در اين موارد ، واسطه هاي سند ، بيانگر سلسله اي از مشايخ اجازه است تا راويان و استادان حديث و چنانكه قبلاً گذشت كليني با ذكر اسامي آنان ، روايت را از صورت مقطوع و مرسل بودن خارج كرده است .
[1]به استناد از نجاشي ، رجال، به رقم هاي 1026 و 682 ؛علامه حلي، خلاصه الاقوال، ص 18 ،به رقم 31.
[2]نجاشي ، رجال، به رقم 1026.
[3]علامه حلي ، خلاصه الاقوال، ص 145 .
[4]بهبودي ، محمد باقر ، گزيده من لايحضره الفقيه ، ج1،ص 8.
[5]شيخ طوسي، تهذيب الاحكام قسمت مشيخه، ج10، ص29، استبصار، ج4، ص 302.
[6]نجاشي، رجال،به رقم 1026؛شيخ طوسي ،رجال ،ص495.
[7]نجاشي، رجال،به رقم 1026.
[8]علم حديث ص 76.
[9]منظور ابي السعاداتمبارك بن محمد(544-606) صاحب نمايه و جامع الاصول است كه برادر علي بن محمد صاحب كمال التواريخ و اسد الغابه است . به نقل از شيخ بهائي دروجيزه و محدث قمي در الكني و الاقاب.
[10]خاتمه مستدرك رجال بحر العلام، ج1،از روضات الجنات و وي نيز از موسي خليل قزويني، شارح كافي نقل مي كند كه مجتمل است احاديثي را كه كليني به عنوان «قال العالم» در كافي ذكر فرموده مرادش حضرت ولي عصر (عج)باشد، چنانكه محدث نيشابوري حكايت عرضه داشتن كافي را بر امام و گفته آن حضرت كه كافي "كاف شيعتنا" را نقل مي كند. گرچه حاجي نوري درباره جمله "كاف شيعتنا" مي فرمايد:« لااصل ولااتركه في مولفات اصحابنا بل ضرح بعدمه المحدث» (استرابادي، مستدرك، ج3،ص533).
[11]مقدمه كافي .
[12]كليني احاديث مربوط به خمس را در ذيل كتاب «الحج» آورده است .
[13]جمع داجن =مرغ خانگي و كبوتر و مانند آن. از حيواناتي كه در خانه تربيت مي شوند.
[14]برحسب شماره گذاري استاد غفاري در كافي چاپ دارالكتب الاسلاميه ،مجلد هشتم كه مخصوص روشه كاقفي است .
[15]كليني ،كافي ، ج4،ص184،ج7،ص174،176،271.
[16]كليني ،كافي ، ج7،ص276، چنين شروع مي شودكه علي بن ابراهيم قال : وجه القتل العمد الي ثلاث ضروب الي 278.
[17]نجاشي ، به رقم 680.
[18]بهبودي ، مقدمه گزيده فقيه ج 1، ص 8.
[19]كليني ، كافي ، پيش ج 7، ص276.